از: سر + خار (خاریدن) + ه (نشانۀ اسم آلت). (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سوزن زرینی باشد که زنان بجهت زینت بر سر زنند و مقنعه را با آن بر لچک بند کنند تا از سر ایشان نیفتد. (برهان) (آنندراج) (شرفنامه). سوزن زرین که زنان در مقناع زنند از بهر محکمی. (صحاح الفرس) : جعدی سیاه دارد کز کشی پنهان شود بدو در سرخاره. رودکی. دختران خاطرم را در تجلی گاه عرض جز ز پنج انگشت من بر فرق سر سرخاره نیست. کمال الدین اسماعیل (از آنندراج). ، پنجه مانندی که از استخوان سازند و بدان بدن را خارند. (برهان). شانه
از: سر + خار (خاریدن) + ه (نشانۀ اسم آلت). (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سوزن زرینی باشد که زنان بجهت زینت بر سر زنند و مقنعه را با آن بر لچک بند کنند تا از سر ایشان نیفتد. (برهان) (آنندراج) (شرفنامه). سوزن زرین که زنان در مقناع زنند از بهر محکمی. (صحاح الفرس) : جعدی سیاه دارد کز کشی پنهان شود بدو در سرخاره. رودکی. دختران خاطرم را در تجلی گاه عرض جز ز پنج انگشت من بر فرق سر سرخاره نیست. کمال الدین اسماعیل (از آنندراج). ، پنجه مانندی که از استخوان سازند و بدان بدن را خارند. (برهان). شانه
بازی است مر عربان را. (منتهی الارب). خط مستدیر یلعب به الصبیان یسمونها الرمی و فی الصحاح فارسیتها سدره. (از تاج العروس ذیل کلمه طین و متن اللغه). رجوع به سدر در این لغت نامه شود
بازی است مر عربان را. (منتهی الارب). خط مستدیر یلعب به الصبیان یسمونها الرمی و فی الصحاح فارسیتها سدره. (از تاج العروس ذیل کلمه طین و متن اللغه). رجوع به سدر در این لغت نامه شود
کنایه از سوراخ مقعد باشد. (برهان). مقعد. (رشیدی) (آنندراج) : هر گه که سرسفرۀ کس گردد شق کوهان شتر خواهد و مقل ازرق هر روز به موم زرد مرهم کردن صحت پس از آن طلب نمودن از حق. یوسفی طبیب (از آنندراج)
کنایه از سوراخ مقعد باشد. (برهان). مقعد. (رشیدی) (آنندراج) : هر گه که سرسفرۀ کس گردد شق کوهان شتر خواهد و مقل ازرق هر روز به موم زرد مرهم کردن صحت پس از آن طلب نمودن از حق. یوسفی طبیب (از آنندراج)
دهی است از دهستان گوی آغاج که، در بخش شاهین دژ شهرستان مراغه وبر سی و هشت هزار و پانصدگزی جنوب خاوری شاهین دژ ویکهزارگزی شمال راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب قراردارد. دره ای معتدل و سالم است و 151 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غله و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنان جاجیم بافی است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان گوی آغاج که، در بخش شاهین دژ شهرستان مراغه وبر سی و هشت هزار و پانصدگزی جنوب خاوری شاهین دژ ویکهزارگزی شمال راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب قراردارد. دره ای معتدل و سالم است و 151 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غله و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنان جاجیم بافی است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی از دهستان بهمئی سرحدی بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان. دارای 300 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، پشم، لبنیات، انار، انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6) چهار فرسخ کمتر میانۀ شمال و مغرب شمیل. (فارسنامۀ ناصری)
دهی از دهستان بهمئی سرحدی بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان. دارای 300 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، پشم، لبنیات، انار، انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6) چهار فرسخ کمتر میانۀ شمال و مغرب شمیل. (فارسنامۀ ناصری)
نام قریه ای است از محال ّ ابهررود زنجان. (ناظم الاطباء). قریه ای است در راه تبریز که کاروان در آن نزول کند. (انجمن آرای ناصری). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده: قصبه ای است جزو دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان، واقع در 6هزارگزی شمال باختری ابهر سر راه شوسۀ زنجان به قزوین. جلگه و سردسیر است. آب آن از قنات و رود خانه ابهررود. محصولات آنجا غلات، کشمش، انگور، میوه، گردو، یونجه و قلمستان. شغل اهالی زراعت، گلیم و جاجیم بافی. ایستگاه راه آهن در 5هزارگزی شمال این قصبه است. دارای پست خانه، تلفن و تلگراف و شعبه خرید غله و پاسگاه ژاندارمری و پمپ بنزین و از سال 1324 هجری شمسی کار خانه کبریت سازی اقتصاد در خرم دره دایر شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
نام قریه ای است از مَحال ّ ابهررود زنجان. (ناظم الاطباء). قریه ای است در راه تبریز که کاروان در آن نزول کند. (انجمن آرای ناصری). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده: قصبه ای است جزو دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان، واقع در 6هزارگزی شمال باختری ابهر سر راه شوسۀ زنجان به قزوین. جلگه و سردسیر است. آب آن از قنات و رود خانه ابهررود. محصولات آنجا غلات، کشمش، انگور، میوه، گردو، یونجه و قلمستان. شغل اهالی زراعت، گلیم و جاجیم بافی. ایستگاه راه آهن در 5هزارگزی شمال این قصبه است. دارای پست خانه، تلفن و تلگراف و شعبه خرید غله و پاسگاه ژاندارمری و پمپ بنزین و از سال 1324 هجری شمسی کار خانه کبریت سازی اقتصاد در خرم دره دایر شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی از چهاردانگه از دهات هزارجریب مازندران. (از ترجمه سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 165). دهی از دهستان پشتکوه سورتیجی بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری. دارای 120 تن سکنه. محصول آن غلات، صیفی. آب آن از چشمه و قنات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی از چهاردانگه از دهات هزارجریب مازندران. (از ترجمه سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 165). دهی از دهستان پشتکوه سورتیجی بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری. دارای 120 تن سکنه. محصول آن غلات، صیفی. آب آن از چشمه و قنات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)